-
از شیوانا
8 آبان 1389 10:27
شیوانا از مقابل مدرسهای عبور میکرد. پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده و به افق خیره شده است. شیوانا کنار او رفت و جویای حالش شد. پسر جوان گفت: حضور در این مدرسه نیاز به پول زیادی دارد ولی پدرم فقیر است و نمیتواند از پس مخارج تحصیل من بر آید. با مدیر مدرسه صحبت کردیم و او گفته است به...
-
از شیوانا
8 آبان 1389 10:15
شیوانا جعبه ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه وطلا را به خانه زنی با چندین بچه قد ونیم قد برد. زن خانه وقتی بسته های غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویی از همسرش و گفت: " ای کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردی بودند. شوهر من آهنگری بود ، که از روی بی عقلی دست راست ونصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگری از دست...
-
کودوم؟
8 آبان 1389 09:42
چقدر بده آدم دوتا وبلاگ درست کنه. نمیدونم اینو آپ کنم یا اونو؟! هم اینو دوست دارم هم اونو. گاهی میگم یا اینو پاک کنم یا اونو. واقعا موندم چیکار کنم.... جدا اینو یا اونو؟
-
دوستی شایسته
2 آبان 1389 10:33
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد... شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند. عارف به حضور شاه شرفیاب شد. شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود. استاد دستش را به داخل...
-
کلماتت را خوب انتخاب کن
8 شهریور 1389 15:13
روزی خانمی سخنی را بر زبان آورد که مورد رنجش خاطر بهترین دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشیمان شده و بدنبال راه چاره ای گشت که بتواند دل دوستش را بدست آورده و کدورت حاصله را برطرف کند . او در تلاش خود برای جبران آن ، نزد پیرزن خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا ، از وی مشورت خواست ... پیرزن با دقت و حوصله فراوان...
-
[ بدون عنوان ]
21 مرداد 1389 12:49
یه یک ماهی میشه که اومدیم خونه جدید..تقریبا نزدیک خونه قبلیمونه.البته کمی قدیمیه ولی خونه بدی به نظر نمیرسه.اومدم نزدیک اکی.فعلا خودم خواستم که ای دی اس ال تو خونه نباشه(اینترنت) تا بیشتر مال خودم باشم .با این لب تاپ هم که نمیشه تایپ کرد.بعضی از حروفاش جا به جاست.در اولین فرصت میام و یه پست مفصل میذارم.دلم برای همتون...
-
مجله پزشکی
16 تیر 1389 09:45
لطفا نسبت به هر چیز کوچک غیر عادی بی تفاوت نباشید و برای کمک به سلامت خویشتن تا حد امکان پافشاری کنید . نوع جدیدی از سرطان سینه دوستان عزیز لطفا این میل را حذف نکنید و آن را به تمام خانمهایی که در اطرافتان زندگی می کنند از جمله مادران ، خواهران ، خاله و عمه و دیگران بفرستید . در ماه نوامبر نوع نادری از سرطان سینه کشف...
-
...
6 تیر 1389 23:57
آپارتمان ۸۵ متری،دوخوابه،با پول پیش پنج میلیون و اجاره سیسصدو پنجاه تومن...۳۵۰/۵ جایی سراغ داری؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
22 خرداد 1389 22:11
هیچی!!!
-
خاطرات
19 خرداد 1389 02:08
ما چیستیم ؟! جز ملکلولهای فعال ذهن زمین ، که خاطرات کهکشان هارا مغشوش میکند ! حسین پناهی
-
مایکل جکسون زنده مشاهده شد !!
12 خرداد 1389 19:42
مایکل جکسون زنده مشاهده شد !! . کانال تلویزیونی "RTL" آلمان که این فیلم را منتشر کرده به دوستداران این خواننده پاپ اطمینان داده که مایکل زنده است . " هیکی شولتر " سخنگوی این شبکه تلویزیونی به "سی ا ن ان" گفته : ما این فیلم را بدون تحلیل منتشر کرده ایم و در انتظار انعکاس آن در جامعه هستیم...
-
کشف انسانهایی با 11متر قد!! (+عکس)
29 اردیبهشت 1389 15:28
آنهاخیلی بلند،بزرگ ،وخیلی نیرومند بودند. چنان بودندکه میتوانستند بازو هایشان اطراف یک تنه درخت بگذارندوآن را از ریشه بکنند... Recent gas exploration activity in the south east region of theArabian desert uncovered a skeletal remains of a human of phenomenal size. اخیرا در یکی از مناطق جنوب شرقی عربی ( عربستان )...
-
گربه
18 اردیبهشت 1389 23:39
یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود. آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و ۴ تا خیابون اونطرف تر ولش می کنه. وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه. این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما نتیجه ای نمیگیره. یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین. بعد از...
-
:))
16 اردیبهشت 1389 00:00
کمر درد ناموسی یه روز صبح یه مریض به دکتر جراح مراجعه میکنه و از کمر درد شدید شکایت میکنه . دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه : خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد گرفتی؟ مریض پاسخ میده: من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم. امروز صبح زودتر به خونه ام رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم! وقتی وارد اتاق...
-
پائولو کوئیلو
11 اردیبهشت 1389 01:21
انسان ها به شیوه هندیان بر سطح زمین راه می روند! با یک سبد در جلو ویک سبد در پشت در سبد جلو، صفات نیک خود را می گذاریم و در سبد پشتی، عیب های خود را نگه می داریم. در همین زمان بی رحمانه، در پشت سر همسفرمان که پیش روی ما حرکت می کند، تمامی عیوب او را می بینیم. بدین گونه است که در باره خود بهتر از او داوری می کنیم، بی...
-
من یا ما؟
6 اردیبهشت 1389 13:33
روز بدی رو پشت سر گذاشته بود.آثار دعوا در اتاقها هنوز به چشم میخورد.در طبقه بالا بد جوری شکسته و از جا در اومده بود.بدنش هنوز درد میکرد و ورم دور چشم راستش که در ثر برخورد قاب تابلو به کبودی میرفت نبض درد میزد.یه خونمردگی و زخم هم بالای پلک و نزدیک ابروی همون چشمش به چشم میخورد.تو آینه نگاهی به خودش کرد.به اعضای صورتش...
-
نگذاریم خیلی زود دیر شود
4 اردیبهشت 1389 16:55
اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد. هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم...
-
معنای خوشبختی
23 فروردین 1389 06:16
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می...
-
قربانی
16 فروردین 1389 19:12
روزی پسر بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت ودانایی می دانستند) و گفت : " مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید ." شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت...
-
قصه رمال باشی دروغی
16 فروردین 1389 17:01
در زمان قدیم زن و شوهری زندگی می کردند که خیلی فقیر بودند و دو ماهی می شد که زن از بی پولی نرفته بود حمام. یک روز, زن به شوهرش گفت «آخر تو چه جور شوهری هستی که نمی توانی ده شاهی بدهی به من برم حمام.» مرد از حرف زنش خجالت کشید و بعد از مدتی این در آن در زدن, به هر جان کندنی بود, ده شاهی جور کرد و داد به او. زن اسباب...
-
آرزو
13 فروردین 1389 05:19
یک زوج در اوایل ۶۰ سالگی، در یک رستوران کوچیک رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن. ناگهان یک پری کوچولوِ قشنگ سر میزشون ظاهر شد و گفت:چون شما زوجی اینچنین مثال زدنی هستین و درتمام این مدت به هم وفادارموندین ، هر کدومتون می تونین یک آرزو بکنین. خانم گفت: اووووووووووووووووه ! من می خوام به همراه همسر...
-
با عشق زندگی کن
23 اسفند 1388 13:20
یکی بود یکی نبود مردی بود که زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود .وقتی مرد همه می گفتند به بهشت رفته است .آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی کیفیت فرا گیر نرسیده بود.استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام...
-
آلفرد نوبل
10 اسفند 1388 21:55
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را میخواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: "آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آور ترین...
-
گروه 99
10 اسفند 1388 21:53
پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛ اما خود نیز علت را نمی دانست . روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید. به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد . پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید...
-
داستانی آموزنده برای عزیزانی که سست عنصر تشریف دارند
10 اسفند 1388 21:49
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه ... بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه ... ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن ... وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ، رانندهء خانم بر میگرده میگه - آه چه جالب شما مرد هستید ! ببینید چه به روز ماشینامون اومده ! همه...
-
چیپس
25 بهمن 1388 17:23
ماجرای جالب اختراع چیپس چیپس در آمریکا متولد شد. اما پدری داشت به نام سیبزمینی سرخ شده که اولین بار در اواخر قرن ١٨ به وسیله شخصی به نام "توماس جفرسون" در آمریکا معرفی شد. در اوایل قرن ١٩، سیبزمینی سرخ شده به تدریج محبوبیت پیدا کرد تا جایی که وارد فهرست غذایی رستورانها شد. یکی از شبهای زمستان سال ١٨٥٣ در...
-
احساس میکنید خیلی HOT هستید؟
25 بهمن 1388 17:21
احساس میکنید خیلی HOT هستید؟ . . . . . . . . . . خوب دیگه خنک شدید، تشریف ببرید!!
-
فریب
24 بهمن 1388 16:04
کلیدگنجینه قلبم را،امانت به تو دادم.... افسوس .... خیانت کردی!
-
عکس هایی که حیرت همگان را برانگیخت
6 بهمن 1388 01:48
و اما داستان واقعی این تصاویر عجیب و تکان دهنده در دنیای وحش: یک صبح سه شنبه در حالی که عکاس به همراه تیم همراهش برای یافتن رد پایی از شیرها به سمت جنوب Madikawe حرکت می کنند به طور کاملا غیر منتظره با لاشه یک بز کوهی و شیری در حال نفس نفس زدن در کنار لاشه او روبرو می شوند. شیر که مشخص است تازه شکار خود را بر زمین زده...
-
تا اطلاع ثانوی نخواهم بود....
7 دی 1388 14:50
نمیدونم این کمر درد لعنتی تا کی میخواد طول بکشه.از جمعه تا حالا کمر درد بدی گرفتم.البته به خاطر آسیبی که به دوتا از مهره های کمرم خورده بود ۱۰ ساله که این درد رو کم و بیش دارم تحمل میکنم.ولی تا حالا به این شدت و حدت نرسیده بود.دیگه حتی نمی تونم کارهای ساده روزمره خودمو انجام بدم.تو رو خدا تو این روزها برام دعا کنید.