>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

چیپس

ماجرای جالب اختراع چیپس

چیپس در آمریکا متولد شد. اما پدری داشت به نام سیب‌زمینی سرخ شده که اولین بار در اواخر قرن ١٨ به وسیله شخصی به نام "توماس جفرسون" در آمریکا معرفی شد.
در اوایل قرن ١٩، سیب‌زمینی سرخ شده به تدریج محبوبیت پیدا کرد تا جایی که وارد فهرست غذایی رستوران‌ها شد.
یکی از شب‌های زمستان سال ١٨٥٣ در رستوران "دریاچه ماه" در ساراتوگای ایالت نیویورک شخصی همراه شام، سیب‌زمینی سرخ شده سفارش داد. پس از دریافت غذا این شخص که ظاهرا "کوریلیوس وندربیلت" نام داشت، با اعتراض به این که سیب‌زمینی‌ها خوب سرخ نشده‌اند و چندان ترد نیستند آنها را به آشپزخانه پس فرستاد.
"جورج کرام"، سرآشپز رستوران که از این انتقاد حسابی عصبانی شده بود برای تمسخر، سیب‌زمینی‌ها را به نازکی کاغذ برید، به شدت به آنها نمک زد و دوباره سرخشان کرد و محصول را به این خیال که غیرقابل خوردن است سر میز "وندربیلت" برد؛ اما دست‌پخت "کرام" به جای یک غذای بی‌مصرف، یک شاهکار از آب درآمد و به همین راحتی چیپس اختراع شد.
صاحب رستوران "دریاچه ماه" به زودی این خوراکی را وارد فهرست غذای خود کرد. چندی بعد "کرام" برای خود رستورانی باز کرد که سیب‌زمینی نازک سرخ‌ شده را به شهرت رساند. "کرام" اسم این اختراع را به یاد رستوران اول "چیپس ساراتوگا" گذاشت. (چیپس Chips جمع Chip به معنی ورقه و لایه نازک است). به این ترتیب نام چیپس به طور رسمی وارد ادبیات غذایی شد و به زودی رستوران‌های دیگر نیز شروع به عرضه آن کردند.
اما این "ویلیام تاپندون" از اهالی اوهایو بود که برای اولین بار چیپس سیب‌زمینی را از رستوران به مغازه‌های خواربار فروشی برد. در سال ١٨٩٥ او فروش چیپس را به خواربار فروشی‌های محل شروع کرد و وقتی کارش گرفت، طویله‌اش را به اولین کارخانه چیپس سیب‌زمینی دنیا تبدیل کرد. کم‌کم مصرف چیپس آنقدر زیاد شد که در اولین سال‌های قرن بیستم چند شرکت و کارخانه بزرگ برای تولید انبوه آن بنا کردند.
امروزه چیپس سیب‌زمینی در شکل‌ها، مزه‌ها و مارک‌های مختلفی تولید و عرضه می‌شود که بعضی از آنها به جای ورقه‌های سیب‌زمینی از قطعه‌های ریز به هم پیوسته آن استفاده می‌کنند.
راستی فکر می‌کنید اگر در آن شب سرد، "کورپلیوس وندربیلت" مشکل‌پسند، هوس سیب‌زمینی سرخ کرده نمی‌کرد، یا "جورج کرام" آشپز انتقادپذیری نبود، جهان چند سال دیگر در انتظار چیپس باقی می‌ماند؟!

احساس می‌کنید خیلی HOT هستید؟

احساس می‌کنید خیلی HOT هستید؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.
 
خوب دیگه خنک شدید، تشریف ببرید!!

فریب

       کلیدگنجینه قلبم را،امانت به تو دادم.... 

     

      افسوس ....                                                               

                                         خیانت کردی! 

عکس هایی که حیرت همگان را برانگیخت

 

و اما داستان واقعی این تصاویر عجیب و تکان دهنده در دنیای وحش:

یک صبح سه شنبه در حالی که عکاس به همراه تیم همراهش برای یافتن رد پایی از شیرها به سمت جنوب Madikawe حرکت می کنند به طور کاملا غیر منتظره با لاشه یک بز کوهی و شیری در حال نفس نفس زدن در کنار لاشه او روبرو می شوند. شیر که مشخص است تازه شکار خود را بر زمین زده است کنار لاشه حرکت می کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رود، شیر ماده شکار خود را نمی خورد. عکاس که از دور شاهد این ماجراست شروع به تصویر برداری می کند. در زیر تصاویر این حادثه نادر را می بینید:

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10233.aspx

ماده شیر و لاشه شکاری که تازه از نفس افتاده است.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10222.aspx

اولین کار شیر بعد از شکار دریدن شکم شکار است. این را در تمام کتاب های جانورشناسی می توانید بیابید!

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10223.aspx

تا اینجا همه چیز مانند کتابهایی که خوانده ایم پیش می رود. دوستان من نیز در اتومبیل توسط دوربین دوچشمی و فیلمبرداری مشغول تماشای صحنه هستند. و ما این طور تصور می کنیم که شیر در حال خالی کردن محتویات شکم شکار خویش است. که ناگهان یکی از دوستان من فریاد می زند: آن محتویات شکم نیست!

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10224.aspx

و اینجا بود که ما متوجه شدیم بز کوهی آفریقایی کشته شده حامله بوده است.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10225.aspx

و حالا در مقابل خود شیری را می بینم که طعمه کشته اش حامله بوده است. در این مواقع شیرها به کار خوردن خود ادامه می دهند البته اگر مشکلی پیش نیاید. و اما از اینجا به بعد بود که ما را به حیرت واداشت... ماده شیر جنین بز کوهی را به آرامی به زمین گذاشت و شروع به بوییدن او کرد.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10226.aspx

زبان بدن برای یک ماده شیر و در موقعیت او بسیار عجیب بود. او از اتفاقی که افتاده بود سخت متحیر و مات و مبهوت بود. به اطراف خود نگاه می کرد تا ببیند آیا کسی برای کمک کردن هست...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10227.aspx

بعد از مدتی ماده شیر به خالی کردن محویات شکم بز کوهی ادامه داد و در تمام مدت اینطور به نظر می رسید که سعی می کند تا حد امکان از جنین دور باشد...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10228.aspx

بعد از مدتی دیگر و در حالی که هنوز هیچ قسمت از بند شکار خود را نخورده است، مجددا توجه اش به سمت جنین می رود و به آرامی او را از زمین بلند می کند.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10229.aspx

او ایستاده است در حالی که جنین بز کوهی در دهانش است و برای مدتی به اطراف نگاه می کند. به همه جهت ها، شاید برای یافتن چیزی... و بعد از چند دقیقه به آرامی به سوی بیشه ای که در نزدیکی شکارش است حرکت می کند.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10230.aspx

او مجددا می ایستد و جنین را به آرامی بر زمین می گذارد. و در تمام مدت با نگاهی هیجان زده و عصبی به اطراف نگاه می کند. سپس با نوک بینی به جنین ضربه می زند و به آرامی او را درست مانند توله هایش از پشت گردن میگیرد و بلند می کند...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10231.aspx

او مجددا به اطرف نگاه می کند و به آهستگی به سمت بیشه می رود... با دقت به سمت بیشه زار پیش می رود جایی که تصمیم دارد جنین را در آنجا بگذارد. چندین بار به جنین ضربه می زند و در تمام مدت با حالتی نگران به اطراف نگاه می کند شاید انتظار کمکی یا خطری را می کشد...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10232.aspx

بعد از چند دقیقه دوباره به سمت لاشه شکاری بر میگردد که هنوز چیزی از آن را نخورده است. کنار او می ایستد و سپس به آرامی همانجا دراز می کشد. شیر ماده به چه چیزی می اندیشد؟ چرا او این چنین عمل کرد؟

طبق گفته آقای Grey van der walt عکاس این صحنه شگفت آور، این یکی از عجیب ترین و خارق العاده ترین صحنه هایی بوده است که در حیات وحش و درطول عمر خود مشاهده کرده است.