>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

من کیم؟!(قسمت دوم)

سلام سلام

خوب هستید که ایشالا!!!؟؟؟ خدا رو شکر .مدتی بود که از ادامه این پستم  غافل شده  بودم...راستشو بخواین  فرصت نکردم کاملش کنم ولی الان اومدم تا بقیشو براتون تعریف کنم... 

داشتم در باره هووهام براتون درد دل میکردم .   

خوب باید بگم هووی اولم که  طبقه دوم خونمونه اسمش (پیسی) خانمه!!!!! بایدم براتون عجیبا غریبا باشه چون خودم این اسمو روش گذاشتم حداقل حقی بود که بهم داده شده بوداینم بگم که همسر گرامی بنده ارادت و حساسیت خاصی نسبت به ایشون یعنی همین (پیسی خانوم) دارن .............   

از همون لحظه ای که پاشو خونه میذاره عین  فرفره میره بالا البته بگما گاهی منتی سرمن میذاره و  بعد از خوردن چایی و میوه..... تشریف میبرن بالا و تا شب پیش اون ...... میمونن!  

گاهی اوقاتم که خیلی از دستش خسته می شم و جونم به لبم می رسه می گم این آشغال و بندازش بیرون! یا جای من توی این خونه اس یا جای اون! و اونم با عصبانیت می گه: مواظب حرف زدنت باش این آشغال نیست این زندگی منه!خرج زندگیمون از این در میاد!!! 

 

 

عکس هووی عزیز!(pc خانوم) 

خلاصه اینکه حسابی کلافه و وامونده میشم و آرزو میکنم که ای کاش قبول نمیکردم هیچ وقت پای این پیسی جوووونننننن به خونم باز شه . 

چون همسر گرامیم قبل از ازدواجمون  گفته بود که پای یه همچین چیزی در میونه و من باید باهاش کنار بیام.. ای بابا چی بگم .....یعنی  چی میتونم بگم خدا سر هیچ بنی بشری این بلارو نیاره این قضییه هوو رو ...

هههههههههههههههییییییییییییییییییییییییییییییییییییی روزگار  

  

واما در مورد هووی بعدیم در پستهای آینده براتون خواهم گفت و اگر شد عکسهاشونم براتون می ذارم.

  

  

من کیم؟؟؟

سلام  

 امروز اومدم که یه کمی از خودم براتون بگم ، نه که ادم خیلی مهمیم میخوام یه کمی از بیوگرافی خودم بگم. اذریم ،۳۰ سالمه،یه زلزله کوچولوی ۳ ساله از نوع مذکر دارم به اسم مهدی دارم که ۱۰۰ رحمت به زلزله ژاپن که هر چند سال یه بار اتفاق می افته ولی این زلزله کوچولوی من قضیش مثه اون مثل معروفه که میگه فلفل نبین چه ریزه ........خلاصه این که گاهی از شیطنتش اشکم در میاد ..  

  

 زلزله کوچولوی من آقا مهدی!

به نقاشی علاقه زیادی دارم و همینطور به خوانندگی . 

دلتون نخواد عاشق غذاهای خوشمزه هستم ،نه اینکه فک کنید شیکمو هستما اصلا از این فکرا نکنید که هیچ خوشم نمیاد کاملا مطمئن باشیدکه من اصلا و ابدا شکمو نیستم!  

واما بریم سر اصل مطلب! 

غم انگیزترین قسمت بیوگرافی من ...گفتم که آدم مهیم جدی نگرفتین تقصیر خودتونه!

 ................من..............دو...................تا.....................هوووووووووووووووووووو...............دارمممممممممممممممممممم..........

 

 بله درست شنیدید دوتا!دوتای دوتاها.باورکنین جدی می گم. 

یکیشون تو اتاق بالاییمون زندگی می کنه و یکیشونم تو حومه تهران  

 تازه اونی که تو حومه زندگی می کنه یه بچه هم داره!

 

 باور کنین جدی میگم می دونم الان  اشک تو چشاتون جمع شده و دلتون به حال مظلومیت من سوخته  اما خوب دیگه چه میشه کرد ..جفای روزگاره ...هییییییییییییییییی... 

نه اصرار نکنین نمیتونم بیش از این خاطر مبارکتونو مکدر کنم ...ههههوووومممممم؟؟؟!!! 

باشه حالا که اینقدر اصرار میکنید روتون و زمین نمیندازم و جام زهر رو سر میکشم و....

  

ادامه دارد