>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

وای خدای من !من کیم؟؟؟

بارها و بارها از خودم پرسیدم که من کجای این دنیای بزرگم.هر وقت به آسمون آبی نگاه میکنم و عظمت اون رو میبینم وقتی نظاره گر انتهای بینهایتش میشم از خودم میپرسم خدای بزرگ من کجای این دنیا هستم؟اصلا اینجا چیکار میکنم؟  

از وقتی خودم رو شناختم بودم و نمیتونم نبودن وجودم رو حس کنم؟ من چند سالمه؟ سی سال یا سه هزار سال یا شایدم بیشتر؟کی میدونه؟؟؟ 

هر روز صبح شاهد انوار طلایی خورشیدم که پهنای آسمون رو روشن و آبی میکنه و شبها شاهد ماه نقره ای و ستاره های چشمک زن.تا حالا فکر کردی ماه یا خورشید که مثل یه توپ کوچولو تو آسمون معلقند چقدر بزرگند؟چه جوری تو فضا شناورن؟ چرا گرد و کره ای شکلند؟  

یه جا خونده بودم که مریخ قبلا مثل زمین بوده ولی بر اثر گرمای خورشید حیات درونش از بین رفته... 

پس تو زهره هم زندگی بوده ...کیا اونجا زندگی میکردند ؟ آدمایی شبیه به ما یا ؟؟؟ 

شاید بعد ها تو یه سیاره دیگه بگن که زمانی زمین محل زندگی موجوداتی بوده که حالا نسلشون منقرض و این کره خاکی از بین رفته..... 

اونوقت ما چی میشیم؟ این همه ستاره و سیاره و کهکشان و ....جهانیکه ما توش زندگی میکنیم خیلی بزرگتر از این حرفهاست... 

هیچ میدونستی همه این همه نقطه نورانی که شبا تو آسمون میبینی ستاره نیستند؟ خیلیهاشون تجمع میلیاردها ستاره اند که در حال هزاران فعل و انفعالات هستند..انفجار های شدید و امثال اینها؟و میلونها سال نوری از ما فاصله دارن؟    

  

                                          اینجا چه خبره؟؟؟  

    

       هر نقطه نورانی که اینجا میبینی مجموعهای از یک کهکشان هست ..  

 

               

 

میدونستی این نورهایی که تو آسمون میبینی فقط یه سرابند و در اصل میلیاردها سال پیش از بین رفتند؟تا حالا شده بری در باره این دنیای عظیم کنکاش کنی؟ 

ما چی هستیم؟تو جهان به این بزرگی که کره خاکی ما مثل یک نقطه ریز دیده میشه ما چی هستیم؟شاید اجزای تشکیل دهنده یک اتم باشیم و شایدم از اون ریزتر. 

کی باور میکنه که خداوند این همه آفریده باشه و ما فقط کل زندگیمون تو یه منطقه به اندازه یک نقطه سپری شه..پس بقیش چیه؟ کی باور میکنه کل دنیاهایی که آدم توش سیر میکنه سه تا باشه.زمین.برزخ.جهان بعد از مرگ. 

اصلا جهان بعد از مرگ یعنی چی؟چند تا جهان بعد از اون هست.من که بعید میدونم تو جهان بعدی تموم شم.پس تکلیف این همه ستاره و کهکشان چی میشه؟وای خدای من!!!!!! 

زندگی آدما شبه حیووناست.فقط ما آدما دوتا پا داریم و حرفهای اونا رو نمی فهمیم.اونام عاشق میشن .میفهمن.جنگ میکنن. میخورن.بچه هاشون رو دوست دارن.زندگی مورچه ها موریانه ها .اون همستری که موقع زایمان جفتش بهش عشق ورزی میکنه.. کمکش میکنه تا راحتتر زایمان کنه و بعد بچه هاشو مثل یک پدر واقعی تمیز میکنه و عشقش رو نثار اونا میکنه. 

اینا یعنی چی؟ 

به نظر من  سیر طبیعی زندگی کاملا مشابه و فقط با توجه به آگاهی موجودات این سیر متغیر میشه. تمام نظام هستی بر یک اصول پیش میره .نظمی که در درونت میبینی رو با نظمی که در دنیا هست مقایسه کن..روندشو چک کن ببین عین هم هستند.از یه اتم گرفته تا بینهایت دنیا.. 

این یعنی چی؟ 

 

نظرات 24 + ارسال نظر
رها 6 اردیبهشت 1388 ساعت 16:02 http://hadisetanhaee.blogsky.com

سلام

تمام این چیزایی که نوشتی خیلی وقتا ذهن من و مشغول می کنه و آخرش به این نتیجه میرسم که چقدر ما و دنیایی که در اون زندگی می کنیم کوچیکه.
اما ما چقدر به همه چی اینقدر بزرگ نگاه می کنیم.

اولین آپت رو که خوندم یادم همسر خودم افتادم البته به این شدت نیست اما من و عصبی می کنه. وای یه جا میخوایم بریم من باید منتظرش بمونم از بس که فس فس می کنه . گاهی وقتا توخودم خفه اش می کنم.
البته منم زیادی عصبیم ها حوصله ناز کشیدن هیچ کس و ندارم.

رها

درکت میکنم عزیزم.

خنده های اجباری 6 اردیبهشت 1388 ساعت 20:22 http://maed.blogsky.com

وقتی سوم راهنمایی بودم ، یه همکلاسی داشتم که یه قلم برمی داشت و شروع می کرد به طراحی کردن ، بدون هیچ پاک کنی و روی کاغذهایی که حتی کاغذ نقاشی هم نبودند اونقدر خط می کشید و می کشید که وقتی می دیدی می گفتی ووووو
شگفت انگیز بود ، از وسط خطوط سیاه نور می اومد بیرون ، می دونم باورش سخته ، اما چیزی که می خواستم بگم اینه که اون بعد از هر نقاشیش کاغذ و برمی داشت و پاره می کرد ، و این کارش شگفت انگیزتر بود ، به نظر من خدا هم همه ی این کهکشونها رو روزی نابود می کنه ، تا دوباره انگیزه داشته باشه چیزی باشکوهتری بسازه

به نظرت تو این چهان هستی یه جورایی سرکار نیستیم؟قربون خدا برم که نمیدونم حکمشت از این کارا چیه؟؟؟!!!!!!

afshin 6 اردیبهشت 1388 ساعت 22:03 http://rooiidad.blogfa.com

[گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل]

--- درودبرگرامی همدل ---

در اعتراض به -

سیاست های موزیانه امارات عرب در رابطه با خلیج پارس ....

تازیان امارات - ایرانی بیدار است و از تمامیت

ایران تا آخرین نفس نگاهبانی میکند .....


..... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ,,

...... موجیم که آسودگی ما عدم ماست ,,


[گل] شادوپیروزباشی --- بهم سر بزن --- بدرود [گل]

قمرتاج 7 اردیبهشت 1388 ساعت 09:57 http://tekesang67.blogfa.com

salambi vafa dige yesar ham be ma nemizani ?
bi marefat ma hanuz beyadetim
up kardam forsat kardi behem sar bezabn
bye

رندانه 7 اردیبهشت 1388 ساعت 14:43 http://rendaneyemey.blogfa.com

نمیدونم
شاید چون تو روزمرگی هامون گم شدیم یادمون رفته که یه روز همه ی اون چیزایی که براشون تلاش کردیم و برامون جذابیت داشتن از بین میرن
میایم و میریم ولی مهم چگونگیشه!

سپیده و امید 7 اردیبهشت 1388 ساعت 15:09 http://baghezendegi.blogfa.com

سلام عزیزان...وبلاگتونو خوندم....خیلی خوشم اومداز نوشته هاتون...خوشحال میشم اگه پیش ما هم بیاین....
همیشه شاد باشین[قلب]

دنیای فوتبال 7 اردیبهشت 1388 ساعت 15:35 http://iransport.blogsky.com

سلام مطالب جالبی بودند. میدونی دانشمندان احتمال میدند هنوز تو مریخ حیات هست و موجوداتی اونجا زندگی میکنند. هر ازگاه نشانه هایی از اونا تو زمین هم پیدا میشه. اخیرا دانشمندان سیاره ای کشف کردند که دو برابر زمینه وفاصله اش از زمی ۲۰ میلیون سال نوریه.

پامچال 7 اردیبهشت 1388 ساعت 18:34 http://www.wedding.blogsky.com

خبری که هست اینه که ما هم از بیرون یک نقطه خیلی کوچک در جهان هستیم ولی درونی بزرگ به اندازه جهان داریم!

بسیار جمله زیبایی بود.

خیزران 7 اردیبهشت 1388 ساعت 18:40 http://kheyzaran.blogsky.com

سلام
پست شمارو خوندم ساده روان وصمیمی بود

معتقدم لین پست ساده دو بخش متفاوت درش هست یکی سوالاتی که درمورد چگونگی وضع گذشته وحال زمین ودنیا ست که اینو تا حدودی علم امروز میتونه جواب بده

ولی سوال دوم که به نظر من بسیار اهمیت داره اینه که کسی رئزی از خودش بژرسه من کیم ازکجا اومد وبه کجا خواهم رفت
من این قسمت رو از قسمت اول بیشتر دوست دارم ومعتقدم کسی که بی این سوالات میرسه در جریان یک تولد جدید وابتدای ره بسیار طولانی قرار گرفته که بش میکن زندگی واق بینانه این سوال مارو میبره به سمت اینکه یک نحوه ی نگرش درستی برای زندگی متناسب با اگوی هستی خودمون انتخاب کنیم
به هر جال پست ساده وصمیمی شما بسیار جالب بود
برایت آرزوی سعادت دارم
بااحترام

زویا 7 اردیبهشت 1388 ساعت 23:35 http://zoya31.blogfa.com

من با حرف پامچال موافقم و بهتر از این نمیشه این مطلب را بیان کرد
و اما نظم جهان حکمتی جداگانه داره و بینهایت زیباست . آنقدر پیچیده که نمیتونی مثل اشو درست کنیم و آنقدر ساده که گاهی از کنارش بی تفاوت میگذریم

محمد مهدی قاهری 8 اردیبهشت 1388 ساعت 00:51 http://sabahonar.blogsky.com

سلام . بسیار باید شکر خدای را بجای آورد . که با اینمه وسعت پیکره هستی باز ما رو به یاد داره

عبدالله :) 8 اردیبهشت 1388 ساعت 08:24

خواستم بیخیال رد شم ولی گفتم اومدی تو بلاگ ما خواستی سری بزنیم ما هم حداقل اون صفحه رو تا ته رفته باشیم. بنویس... بازم بنویس... امروز صبح که از خونه میومدم بیرون شبکه 2 داشت می گفت موقع نوشتن آدم سه بار فکرمیکنه...
بهرحال نوشتن هم گر زین سر و گر زان سر است
عاقبت همه ما را به یه جایی رهبر است
Continuity is the key to success
Keep on
فکر کنم خوب باشه یه لحظه از خودت بپرسی واسه چی می نویسی و بعد چی می نویسی؟
واسه خودت می نویسی؟ واسه بقیه؟ می خوای بشناسونی یا شناخته شی؟
امیدورام اگر خواستید کسی را دعوت به خواندن بلاگ خویش بنمایید، روی قلم خود کمی مرور هم داشته باشید. پیشنهاد میشود هر کس را به فراخور حالش دعوت به پست مربوطه بنمایید.
باز هم از اینکه ما رو قابل خوندن دستنوشته هاتون دونستید... ممنون...
یا علی

سعی میکنم بیشتر حرف دلمو و احساساتمو بنویسم ...

غریبه 8 اردیبهشت 1388 ساعت 08:46 http://www.bekhater-3rah.blogfa.com

سلام خوبی؟خیلی ببخشید تو این مدت اصلا وقت نداشتم فقط به چند نفر سر زدم.اونم چون خیلی بهم سر میزدنند.خوب ما هم از احوالات شما باخبریم.خوب ما انسان ها اینقدر پیشرفت داریم که بتونیم وقتی کره زمین نابود شد جای دیگری رو برای خودمون قرار بدیم.مثل پروژه ماه که میخوان اونجا یک ازمایشگاه بزنند البته اگه شبکه4 رو نگاه کرده باشین.ما هم مثل ادم فضایی ها شاید به اون درجه از علم برسیم.چه میدونیم شاید تو زهره یا مریخ قبلا اون ها اونجا بودن.عمر ما هم که کفاف نمیده اون زمان هارو بیبینیم.انشالله نسل های بعد از ما میبینند و وقتی میان اون دنیا برامون توضیح میدن.خوب زیادی حرف زدم.اگه سرتونو درد اوردم به بزرگوای خودتون ببخشید دیگه.خوب بازم بهمون سر بزنید خوشحالم میکنید.یا حق

عبدالله :) 8 اردیبهشت 1388 ساعت 10:33 http://behnood.blogsky.com/

خوب حرف دل رو که واسه یه جماعت نمی زنن یا نمیری یک نفر رو برداری بنشونی که بیا بشین حرف دلمو گوش کن. از کجا معلوم شنونده اصلاْ ظرفیت شنیدن داشته باشه:
در تو نمرودی است آتش در مرو
رفت خواهی اول ابراهیم شو
مرغ پرنارسته چون پران شود
طعمه هر گربه دران شود
فکر کنم اندیشه شما اونقدر شکل گرفته و مستقل باشه که خدای نکرده از این خرده انتقادها دلگیر نشی...
بهرحال اگر بازهم خواستید بر ما منت گذارده و بلاگ بروز شده را توصیه کنید با توجه به پروفایل و علاقه مندی شما محدوده زیر را ترجیح می دهیم (یعنی اگر حول و حوش مطالب زیر تجربه، خاطره یا نکاتی داشتید ما خوشحال میشیم بخونیم)
شغل:میخواهم آدم مهمی بشوم.
سرگرمی ها:مطالعه کتب مختلف و آموزنده.
علاقه مندی ها: تخته نرد، کوهنوردی.

من فقط دعوت میکنم.دوستان لطف میکنن و نظر میدن برخی هم بی نظر میرن.کسی رو مجبور به شنیدن حرفهام و یا دیدن وبلاگ نمیکنم.باز هم اینجا بیایید.

مهراب 8 اردیبهشت 1388 ساعت 17:36 http://mehrab.blogsky.com

سلام

این سوالات عمری انسان را به خود مشغول کرده اند و هر کس

به طوری برداشت میکنه کسی مثل خیام برداشت میکنه که ..


ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز ...و الا اخر


ولی من اینو برای خودم اینطور تعبیر میکنم رسیدن به یه

آگاهی که انسان رو به دنیای بزرگ شناخت خود و البته خدا راهنمایی میکند وابتدای راهی شیرین موفق باشی عزیز

دوست شما مهراب

مهراب 8 اردیبهشت 1388 ساعت 17:40 http://mehrab.blogsky.com

ببخشید فرامش کردم بنویسم که امام علی میفرماید


خدا دو چیز رو با عظمت آفر ید یکی آسمانها که شگفت انگیز است

و دوم انسان که از آن عظیم تر است و شگفت انگیز تر

سلام خوبی؟
بسیار زیبا بود
مرسی از حضورت
موفق باشی

مرگبار 8 اردیبهشت 1388 ساعت 18:25

سلام
اومدم ولی دیر
سرم شلوغ بود اصلا نشد
به هر حال ببخشید عزیزم
منم یه وقتایی به این چیزا فکر میکنم
ولی به هیچ جا نمی رسم فکر کنم حداقل از درک من یکی خارج باشه
فقط خدا میدونه وبس...

محمد مهدی قاهری 9 اردیبهشت 1388 ساعت 17:05 http://sabahonar.blogsky.com

سلام .تولد خواهرتون مبارک باشه . امیدوارم . صدساله بشه .
منم جهت هدیه تولد ایشان خواهش می کنم. جمعه 11 اردیبهشت ساعت 20:14 دقیقه تله فیلم
"قصیده شب بارانی "رو که بنده چند دقیقه ای درنقش شوهر ترسوی زن حامله بازی کردم ببینید اطلاعات کامل در این مورد رو در وب سایت بنده ملا حظه نمایید. بای

حتما و با کمال میل نگاه میکنم.

تبسم 10 اردیبهشت 1388 ساعت 13:34 http://www.tabassom-16.blogsky.com

مطالبت جالبه خوشحال میشم به منم سر بزنی

محمد مهدی قاهری 10 اردیبهشت 1388 ساعت 16:51 http://sabahonar.blogsky.com

سللم با عرض شرمنده گی بخاطر بی برنامه بودن شبکه ۵ فیلم قصیده شب بارانی کمی زودتر و در ساعت ۱۴:۲۰ دقیقه پخش میشود .

باغ گل سرخ 13 اردیبهشت 1388 ساعت 14:12 http://chereamie.blogsky.com

سلام. سوال خوبیه اگه جوابشو پیدا کردی به ما هم اطلاعی بده. ولی فکر میکنم همه اینها بهانه ها و نشانه هایی هستند برای رساندن انسان به سر منزل مقصود.

خوشحالم از اینکه شما هم عاشق سفرید.
موفق باشید

بهنود 16 اردیبهشت 1388 ساعت 02:23 http://tinto.blogsky.com

برا اومدنتون ممنون وبلاگ اصلی ما این آدرس

www.homa68.blogsky.com
www.tinto.blogfa.com

اگه بتونم چشم حتما میام.

محمد 4 شهریور 1391 ساعت 13:27 http://aklis10.glxweb.com

وب لاگ قشنگی داری به ماهم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد